اسرار جوانی و زیبایی آناهیتا همتی در سن 40 سالگی

آناهیتا همتی یکی از بازیگران تلویزیون است که در زندگی اش به استایل و تغذیه اش اهمیت بسیاری می دهد. این بار در این مقاله او از برنامه غذایی، استایل و راز جوانی اش می گوید.
راز جوانی و زیبایی آناهیتا همتی در آستانه 40 سالگی
سبک زندگی تان چگونه است؟ آیا سحرخیز هستید؟ چقدر به تغذیه سالم و ورزش اهمیت میدهید؟ برای چکاپهای معمول به پزشک مراجعه میکنید یا تنها در صورت بروز علائم بیماری راه مطب دکتر را پیش میگیرید؟ چقدر در مورد طب سنتی و فواید آن اطلاع دارید؟ هنگام خرید لوازم آرایشی ـ بهداشتی به اصل و استاندارد بودنشان توجه میکنید؟
اینها سوالات بسیار مهمی است که هر چند وقت یکبار باید از خودمان بپرسیم و در صورت نداشتن جوابی مناسب علت این سهلانگاریها را جستوجو کنیم. بخش مهمی از زندگی ما مربوط به تغذیه، فعالیتهای بدنی، استفاده از داروها و خرید لوازم بهداشتی و آرایشی و البسههای مختلف است و در زندگی مدرن امروز باید از همگی این موارد اطلاعات کافی داشته باشیم.
در این گفتوگو میزبان بازیگر خوب کشورمان آناهیتا همتی هستیم و با او درباره پرسشهایی که اشاره شد، صحبت کردهایم و از این بازیگر همیشه جوان، بشاش و خندان سینما و تلویزیون درباره راز و رمز شادابی و جوانی در اوایل 40 سالگی اش سوال کردیم.
سحرخیزم
فکر میکنم آدم نسبتا سحرخیزی هستم؛ البته نه اینکه از ساعت 5 صبح بیدار باشم ولی معمولا ساعت 8 از خواب بیدار میشوم و به نسبت حدود 80 درصد از اطرافیانم آدم خیلی سحرخیزی محسوب میشوم. (میخندد)
من معمولا کمتر از هشت ساعت در شبانهروز میخوابم و اگر بیشتر ازاین بخوابم، سردرد میگیرم؛ البته در زمانی که مشغول کار هستم زودتر بیدار میشوم چون اغلب آفیشها صبح خیلی زود است ولی الان که کارم کمتر شده زمان بیشتری برای خواب صبحگاهی دارم.
در قدیم مردم معتقد بودند زمان طلوع خورشید انرژی خاصی در طبیعت وجود دارد که اگر شما در معرض نور آفتاب قرار بگیرید، این انرژی را نیز دریافت میکنید. این واقعا خوب است که شما زودتر از خورشید از خواب بیدار شوید ولی برای من ممکن نیست هر روز اینقدر زود از خواب بیدار شوم. شاید در طی سال روزهایی این اتفاق بیفتد و حتی برای دیدن طلوع آفتاب هم برنامهریزی کنم که قطعا از تماشای طلوع خورشید بهخصوص در طبیعت لذت خواهم برد.
محیطهای شلوغ را دوست ندارم
عاشق طبیعت و طبیعتگردی هستم اما چون کلا از اماکن شلوغ خوشم نمیآید کمتر پیش میآید به مناطق ییلاقی شهر خودمان بروم و برای رفتن به جاهای خلوتتر هم خیلی باید از تهران دور شویم؛ البته جایی که زندگی میکنم خوشبختانه محوطههایی پر از فضای سبز دارد و به نوعی طبیعت را در کنار محل زندگیام دارم و حتی اگر برای یک خرید ساده هم از منزل خارج شوم از کنار این طبیعت رد میشوم. دوچرخه هم دارم و از این ورزش هم خیلی لذت میبرم و گاهی در شهرک با دوچرخه گردش میکنم.
برنامه غذاییام پر از سبزیجات است
به نظرم باید به تغذیه سالم اهمیت داد. تغذیه خوب میتواند ضامن سلامت باشد. من در پخت و پز از روغن هسته انگور یا روغن زیتون استفاده و سعی میکنم میوه و سبزیجات حتما در برنامه غذاییام باشد. خیلی اهل برنج نیستم و در عوض برنامه غذاییام پر از سبزیجات و گوشت است. با گیاهخواری میانه خوبی ندارم و عاشق غذاهای گوشتی هستم. (میخندد) مدل آشپزیام هم عجیب و غریب است. هیچکدام از غذاهایم اسم ندارند اما نتیجه چیز خوبی از آب درمیآید و اطرافیانم هم غذاهای من درآوردیام را دوست دارند. (میخندد)
دوره ی بلد نیستم و نمیدانم سرآمده
اطلاعاتم در مورد ارزش مواد غذایی نسبتا خوب است و حتی دوستانم در این مورد از من سوالاتی میپرسند. در این دوره و زمانه واقعا کسب اطلاعات در هر زمینهای آسان شده و شما با رجوع به یک کتاب یا سرچ اسم ماده غذایتان در اینترنت میتوانید با دنیایی از اطلاعات روبهرو شوید؛ حتی میتوان خواص و عوارض جانبی داروها را نیز با یک سرچ در گوگل پیدا کرد و حتما لازم نیست داروسازی خوانده باشید تا در موردشان اطلاعات اولیه داشته باشید. خلاصه دوره و زمانه نمیدانم و بلد نیستم به اتمام رسیده است.
فرهنگ آموزش نداریم
خیلی از مسائل بهداشتی و پزشکی در کشور ما اصلا ارائه نمیشود؛ مثلا در مورد مسائل جنسی هیچ آموزش و تربیتی در کشور ما وجود ندارد و والدین و حتی مربیان و معلمها همیشه فکر میکنند صحبت از این مسائل زشت و نادرست است. به همین علت در این زمینه بهشدت مردمان بیاطلاعی هستیم و دانش مردم در جامعه بسیار پایین است؛ مثلا نمیدانیم چطور باید بهداشت جنسی را رعایت کنیم یا اگر من یک مادر هستم نمیدانم چطور باید این مسائل را برای فرزندم توضیح دهم.
چرا بهداشت مسائل جنسی از همان مدرسه آموزش داده نمیشود؟ دختران و پسران بزرگ میشوند، به جوانی میرسند، ازدواج میکنندد و تازه در ازدواج دومشان متوجه میشوند که مسائل جنسی چیست! باور کنید اگر بهداشت جنسی در دوران مدرسه و بهخصوص دوره بلوغ به نوجوانان آموزش داده شود، خیلی از ازدواجها ممکن است اصلا صورت نگیرد، برخی از ازدواجها دیرتر صورت میپذیرد و برخی از ازدواجها به طلاق منجر نمیشود.
طب سنتی را بشناسیم
طب سنتی در حال حاضر یک رشته تحصیلی است و به شکل مدرن در دانشگاهها آموزش داده میشود. طب سنتی از پدران، مادران و اجدادمان به ما ارث رسیده و خواص گیاهان سینه به سینه به ما منتقل شده است. در کشور ما به خاطر گستره طبیعی و اقلیمی انواع و اقسام گیاهان دارویی رشد میکنند و آشنایی با خواص این گیاهان میتواند بسیار مفید باشد.
طب سنتی از شرق به کشورهای دیگر منتقل شده است؛ مثلا الان در کشورهای غربی میدانند حجامت چقدر برای بدن مفید است و حتی زالو انداختن میتواند به درمان برخی بیماریها کمک کند. اگر به کشورهای شرق آسیا سفر کنید مراکزی را میبینید که ماهیهایی را پرورش میدهند که خواص درمانی دارند. این ماهیها پوستهای مرده را از پاها جدا و آنها را ضدعفونی میکنند.
قرار نیست همه چیزهایی که میخوریم را دوست داشته باشیم
ما معمولا عادت داریم تنها از مواد غذاییای که دوست داریم استفاده کنیم در حالی که همه مواد غذایی و گیاهان دارای خواص گوناگونی هستند؛ مثلا من وقتی پایم شکسته بود، مجبور شدم به خاطر تامین کلسیم بدنم و ترمیم استخوان پایم پاچه بخورم. یادم هست حالم از بویش بد میشد ولی میخوردم. (میخندد) یا مثلا وقتی کلسترولم بالا رفته بود و هنوز نمیدانستم بهخاطر کمکاری تیروئید است هر روز صبح ناشتا با مادرم آب کرفس میخوردیم که وقتی برگهایش زیاد میشد تلخ بود اما بهخاطر خاصیتش مصرف میکردیم؛ البته همه موادغذایی بوی بد کلهپاچه را ندارند و مثل آب کرفس تلخ نیستند و بهتر است عادت کنیم مواد غذایی مفید را طبق نیاز بدنمان مصرف کنیم.
استایل خودم را دارم و خیلی با مد رایج همگام نیستم
اهل خرید هستم اما نه به شکل افراطی. سعی میکنم منطقی فکر کنم و چیزی را بخرم که واقعا نیاز دارم. سنم که کمتر بود خریدهای هوسی داشتم؛ مثلا لباسی را میدیدم و عاشقش میشدم و بدون توجه به نیازم آن را میخریدم اما الان دیگر اینطور نیستم و تا چیزی را لازم نداشته باشم، نمیخرم. خریدهای من و مادرم دومنظوره است؛ مثلا ایشان چیزی را میخرند برای من و اگر من خوشم نیاید خودشان برمیدارند و برعکس.
چیزی که برایم مهم است راحت بودن در لباس، کفش و. . . است نه تک بودن آنها. دوست ندارم چیزی را بخرم که خیلی همهگیر شده باشد؛ به همین خاطر هم اصلا پیرو مد نیستم و شاید بهتر باشد بگویم از آن فراریام و هر طرفی مد برود من خلاف جهتش حرکت میکنم. (میخندد) .
از کرِمهای خوب و استاندارد استفاده میکنم
از آنجایی که خیلی اهل آرایش کردن نیستم، داشتن انبوهی از لوازم آرایشی نیز به دردم نمیخورد ولی سعی میکنم از کرمهای خوب برای صورتم استفاده کنم؛ یعنی برایم مهم است صورت فعلیام را خوب و سالم نگه دارم و دلم نمیخواهم با رنگ و وارنگ کردن چهرهام از حالت طبیعی صورتم دور شوم.
معمولا کالاهای بهداشتی ایرانی میخرم چون ثابت شده این کالاها از هر جهت از مشابههای خارجیشان که از اصل بودنشان مطمئن نیستیم بهترند و حداقل با توجه به شرایط آب و هوایی ایران ساخته شدهاند. دایی من پزشک داروساز هستند و من هم قبل از خریدهایم با ایشان مشورت میکنم؛ مثلا از ایشان میپرسم در حال حاضر بهترین کرم ضد آفتاب ایرانی کدام است؟ راهنماییهای داییام همیشه خوب بوده است.
به سلامت دندانهایم اهمیت میدهم
متاسفانه در ایران میلیاردها تومان خرج مسائلی میشود که هیچ ربطی به سلامت ندارد و خدمات دنداپزشکی همچنان آنقدر گران است که مردم کمتر میتوانند نزد دندانپزشک بروند و تا شرایط حادی پیش نیاید به سمت کلینیک دندانپزشکی نمیروند. به نظرم دولت در این زمینه مقصر و البته مسوول است. باید شرایط بیمه، خوب و آسان شود تا مردم بهراحتی و به شکل اتوماتیک به کلینیک دندانپزشکی مراجعه کنند.
من حتی نمیتوانم پدرم را راضی کنم برای چکاپ به دندانپزشکی برود؛ در حالی که طبق گفته پزشکان باید حداقل سالی یکبار به دندانپزشک مراجعه کرد. من شخصا خیلی به دندانهایم اهمیت میدهم و همیشه نگران سلامتشان هستم و میدانم حالا که دندانهای خوب و سالمی دارم باید از آنها مراقبت کنم.
اهل تظاهر هستیم
نمیدانم چرا ما ایرانیها اینقدر اهل تظاهر هستیم؛ مثلا برای برپایی یک مهمانی خودمان را به دردسر مالی میاندازیم در حالی که لزومی ندارد به آنچه نداریم و نیستیم، تظاهر کنیم. از یکدیگر میپرسیم: «به پزشک مراجعه میکنی و چکاپ میشوی؟» و جواب میدهیم: «بله، حتما میروم.» در حالی که اینطور نیست! خب، این چه لزومی دارد و به چه کسی دروغ میگوییم؟
به قهوه معتادم
من کاملا به قهوه معتادم. مدتی تصمیم گرفتم صبحها به جای قهوه از دمنوشهای گیاهی و سنتی استفاده کنم اما در میانه روز دستها و چانهام میلرزید. (میخندد) تا جایی که مادرم گفت: «آناهیتا قهوهات را بخور اینها بهخاطر نخوردن قهوه است.» خلاصه نتوانستم ترک اعتیاد کنم. (میخندد)
البته همچنان بهشدت اهل دمنوش هستم و کلی دمنوشهای متنوع گیاهی در خانه دارم. دمنوشها بوی طبیعت دارند و از قلب طبیعت استخراج شدهاند و نوشیدنشان حس خوبی به من میدهد. بخشی از مطالعات من در مورد خواص دمنوشها بوده؛ مثلا نوشیدن اسطوخودوس به خواب راحت کمک میکند یا نوشیدن بابونه آرامشبخش است. عرقیات گیاهی را هم دوست دارم. نوشیدن شربت بهارنارنج با آن بوی اردیبهشتیاش واقعا لذتبخش است.
اسکی؛ ورزشی که به صورت حرفهای ادامه دادم
در دوران کودکی مادرم مرا در کلاسهای اسکی ثبت نام کرده بود و این تنها ورزشی بود که من خیلی جدی آن را ادامه دادم و حتی در بین بچههای کلاسمان و در مسابقات نفر اول شدم اما با ورود به دنیای نوجوانی و شروع کارم (چون خیلی زود وارد دنیای بازیگری شدم) دیگر نتوانستم به صورت پیوسته این ورزش را ادامه دهم و جستهگریخته در زمستانها برای تفریح به پیستهای اسکی میرفتم.
اسکی و اصولا هر ورزش دیگری با پیگیری و تمرین به نتیجه میرسد ولی من بهخاطر مشغلههای شغلی نتوانستم این پیوستگی را حفظ کنم. سال 88 هم پایم شکست که منجر به عمل جراحی شد و طی سه سال سهبار پایم زیر عمل رفت و پزشکم اسکی و ورزشهای سنگین را برایم منع کرد. دیگر نمیتوانم ورزشهایی را که خیلی ورجه و وورجه دارند و به پایم فشار میآورند، انجام دهم. در نتیجه پیادهروی و دوچرخهسواری و گاهی بدمینتون ورزشهایی هستند که به صورت تفریحی انجام میدهم.
منبع : زندگی ایده آل